مهاجرت مجازی یکی ازانواع مهاجرتها محسوب می شود که امروز در اثر گسترش تکنولوژیهای ارتباطی و رشد فضای مجازی به موازات جهان واقعی امکانپذیر شده است. در زمانهای بسیار دور افراد درک بسیار مبهمی از سرزمینها و فرهنگهای موجود در سرزمینهای دیگر داشتند٬ آنها تنها جایی را که در آن زندگی می کردند می شناختند. به همین دلیل است که گیدنز می نویسد افراد در اروپا در قرن 18 مردم امریکا را نیمه انسان و نیمه حیوان در نظر می گرفتند و همچنین نسبت به مردم آسیا گمان بربر و وحشی داشتند و برعکس.
پس از این که دریانوردی توسعه یافت و امکان سفر به کشورهای دیگر فراهم شد کم کم این تعامل که با اهداف اقتصادی و تسلط بر منابع کشورهای دیگر صورت می گرفت به درک بهتر از فرهنگ آن کشورها نیز یاری رساند و تصور سنتی را در هم شکست٬ با وجود همه اینها در آن زمان تنها امکان مهاجرت فیزیکی از منطقه ای به منطقه ای دیگر فراهم بود.
اکنون صحبت از مهاجرت مجازی است. این مهاجرت اشاره به باقی ماندن فیزیک در همان مکان مبدا دارد اما فرد حضوری مجازی در مکانی دیگر در زمان واقعی خواهد داشت. مثلا تیمهای مجازی، دیجیتالیزه شدن کار، آموزش مجازی، ارتباطات مجازی و شهر مجازی از جمله بسترها برای این مسافرتهای مجازی محسوب می شوند.
آنچه من می خواهم در اینجا به آن اشاره کنم اینست که تا چه حد رشد و توسعه واقعیت مجازی زمینه چنین مهاجرتهایی را فراهم می کند؟ مایکل هیم در توضیح واقعیت مجازی به 7 دایرکشن اشاره می کند که به طور خلاصه عبارتند از :
وانمايي: اين مفهوم اشاره به واقعگرايي بسيار تصاوير گرافيكي و اصوات موجود واقعيت مجازي دارد. اين جهان از شبيه سازي پروازهاي نظامي گرفته شده و حالا براي پزشكي سرگرمي و آموزش نيز به كار مي رود.
تعامل: هيم سطل زباله مجازي را كه روي ميز كار صفحه كامپيوتر وجود دارد مثال مي زد كه ما با آن مانند يك ميز چوبي و يك زباله سنگين برخورد مي كنيم درحالي كه مي دانيم آنها چيزي جز 0 و 1 نيستند. به اين شكل ما با واقعيت مجازي تعامل داريم.
مصنوعي بودن: اگرچه در دنياي اطراف ما اشكال مصنوعي بسياري وجود دارد و زندگي عمومي مان در همه جا كامپيوتري شده است اما هيم معتقد است كه مصنوعي بودن به عنوان مفهومي براي واقعيت مجازي بايد به صورتي محدود تر مورد استفاده قرار گيرد و به همه چيز تعميم داده نشود.
غوطه وري: در اين بخش هيم با اشاره به توسعه سخت افزاري واقعيت مجازي اشاره مي كند كه از طريق اين سخت افزار فرد بازخورد فراواني از محيط مصنوعي به دست مي آورد به نحوي كه احساس غوطه وري در يك فضاي مجازي به او دست مي دهد.
حضور از راه دور: اشاره به امكان حاضر شدن فرد در جايي غير از مكان فيزيكي واقعي او دارد. فرد از طريق اين حضور امكان حركت٬ تاثیرگذاري٬ آگاهي از وقايع و حركات موجود در آن فضا را دارد مانند عملهاي جراحي مجازي.
غوطه وري بدن كامل: اشاره به اختراعات جديدي توسط مايرون راجر ( پدر واقعيت مجازي ) دارد كه نياز به چوب براي حركت در واقعيت مجازي نست و حركات فرد به صورتي كاملا آزادانه از سوي دوربينها دنبال و در يك مانيتور در قالب گرافيكي بازنمايي مي شود.
ارتباطات شبكه اي شده: برخي پيشگامان معتقد كه واقعيت مجازي دواطلب طبيعي براي يک رسانه ارتباطي جديد محسوب مي شود كه امكان يك ساختار قابل تسهيم را ايجاد مي كند.
انفعال و فعاليت: اين ويژگي اشاره به اين دارد كه محيط مجازي امكان انفعال بيشتري را فراهم مي كند و هنرمند واقعيت مجازي تعادل بين انفعال و فعال بودن را از طريق راهبري دراين فضا به دست مي آورد.
دستكاري/ پذيرش: امكان دستكاري و انجام كارهاي مختلف در فضاي مجازي وجود دارد اما سعي مي شود كه واقعيت مجازي بيشتر در زمينه آموزش مورد استفاده قرار گيرد.
حضور در دوردست: جايگزين شدن در يك مكان ديگر كه مثلا در يك مورد امكان حضور در زمان واقعي در نمونه اي كوچك از شهر فراهم مي شود.
واقعيت افزوده: واقعيت مجازي هنر را از محدوديتهاي دنياي بيرون رها مي كند و امكان كنترل بيشتر و انتقال از فضاي مجازي به فضاي واقعي و غيره را فراهم مي كند. اين مسايل واقعيت مجازي را از اشكال سنتي هنر جدا مي كند.
به این ترتیب در می یابیم با توسعه سخت افزار و نرم افزار واقعیت مجازی نه تنها امکاناتی مانند حضور در جایی دور دست فراهم می شود بلکه این توسعه سعی در هر چه واقعی تر کردن آن دارد به این معنا که تجربه فرد از مهاجرت مجازی تا حد زیادی به تجربه او از جهان واقعی شباهت داشته باشد و هر چه بیشتر واقعی باشد.