«علم کارخانه نیست که از قبل برایش تعیین کرد که بعد از 5 سال میبایست به نقطه A یا بعد از 10 سال به نقطه B برسد. ممکن است یک استاد 10 سال مقاله منتشر نکند اما بعد از این مدت مقالهای 20 صفحهای منتشر کند که سرنوشت یک علم را دگرگون کند». این جمله دکتر اباذری را بگذارید کنار فرمی که اخیرا وزارت علوم برای امتیازدهی به پژوهشهای داوطلبان دکترا منتشر کرده است. فرمی که در آن بالاترین امتیاز دربخش پژوهش متعلق به چاپ مقاله ISI است.
شاید دلیل اصلی تعیین چنین معیارهایی، انتقاداتی باشد که طی این سالها به سیستم گزینش سلیقهای دانشجویان دکترا وارد میشد. ضمن آنکه نمیتوان انکار کرد که وجود معیارهای کمی از نبود هیچ معیاری بهتر است اما در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که این فهرست چقدر به داوطلب برای مطالعه منابع کتابی مهم و ارزشمند رشته اش انگیزه میدهد؟ یادم میاید دکتر اباذری سر یکی از کلاسها تعبیر پای بندی به کتاب را مطرح کرد. مسلم است که این تعبیر بار معنایی متفاوتی از "خواندن" صرف یک کتاب دارد. انسان وقتی به چیزی پای بند می شود به معنای آن است که نه تنها با آن ارتباط برقرار میکند که این ارتباط عمیق، پیوسته و همراه با درکی متقابل (!) است. مخاطب توجهاش را به کتاب میدهد و کتاب دنیای متفاوتی را به او عرضه می کند. ارتباطی که در آن مخاطب و کتاب به سکوت هم، به حرفهای هم، به تفکرات و انتقادات هم گوش می سبارند. احتمالا نتایج پای بندی به کتاب همان است که در نقل قول اول آوردم: دگرگون کردن سرنوشت یک علم. موضوعی که به نظر می رسد فهرست وزارت علوم ارزشی برای آن قائل نشده است.