امروز سر کلاس نشانه شناسی، همینطور که دکتر سجودی مثالهای مختلف میزدن، داشتم فک میکردم چقدر خوب میشد اگه استاد از پاورپوینت استفاده میکرد و مثلا نمونه همون تصاویری رو که روی تخته سفید (!) میکشید یا به خوبی با زبان بدن توصیف میکرد میدیدم ...یا اینکه چی میشد اگه گفتار هم میتونست هایپرتکست باشه و مثلا هر کس میتونست درباره هر واژهای که باعث توقف یا مکث در جریان تفکرش میشه یا دوست داره درموردش بیشتر بدونه، یا از منابع اصلیاش مطلع بشه، یا نقدهایی که شده رو بخونه، سریع کلیک میکرد میفهمید، بعد دوباره بر میگشت به بحث اصلی...
قصدم حاشیه نویسی نیست. فقط می خوام چکیده مقاله مون رو بذارم اینجا و قبلش دو تا تشکر.
اول؛ تشکر از میترای عزیز، که تجربه مشترکی که در نوشتن این مقاله داشتیم برای من ارزشمند تر از هر کنفرانس و همایش و تقدیر و تحسینی هست...
دوم؛ یک تشکر صمیمانه از دوستان عزیزم فرزانه نزاکتی و آقای عسکری و همینطور استاد رستمی گرامی به خاطر همه تلاشهایی که برای برگزاری سمینار رسانه و آموزش شهروندی انجام دادند... و اما مقاله:
دولت، شهروند و فضای مجازی؛
تحلیل رویکرد قانونگذار به شهروندی مجازی در ایران
میترا نعیمی٬ کارشناس ارشد مطالعات آمریکای شمالی- مطالعات فرهنگی، دانشگاه تهران
مرضیه خلقتی٬ کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه تهران
فضای مجازی از یک سو دارای قابلیتهای فراوان برای آموزش شهروندی به افراد جامعه است و از سوی دیگر توسعه فرهنگ شهروندی مجازی خود میتواند به استفاده درست از امکانات گسترده فضای مجازی از سوی کاربران یاری رساند. در چارچوب نظری این مقاله، مفهوم "فضای عمومی" که به طور مشخص توسط یورگن هابرماس، در ادبیات فرهنگی-سیاسی مورد تاکید قرارگرفته است، مسئله شهروندی و دموکراسی را شرح میدهد. در همین زمینه، پتر دالگرن، با ترکیب اندیشههای مطالعات فرهنگی و ارتباطات سیاسی، به چهارچوب نظری مناسبی برای تحلیل فرهنگ شهروندی رسیده است. او معتقد است برای اینکه مردم یک جامعه، بتوانند به عنوان یک شهروند در جامعه نقش داشته باشند، شش مشخصه باید فراهم شود. این مشخصات شامل آگاهی، ارزشها، اعتماد، فضای ارتباطی، فعالیت و هویت میشود. با در نظر گرفتن این شش عنصر و با هدف تحلیل مشخصههای شهروندی مجازی در ایران، در این مقاله تلاش میکنیم با تحلیل قانون برنامه پنج ساله توسعه و قانون جرایم رایانهای، دریابیم که در ایران چه رویکردی به فضای مجازی، قابلیتها، امکانات و کاربردهای آن وجود دارد. همچنین تلاش میکنیم دریابیم که دلایل اصلی اعمال محدودیتهای دسترسی به برخی امکانات فضای مجازی در ایران چیست. فرضیه این مقاله، وجود رویکردی مشتری مدار و جرم انگارانه نسبت به فضای مجازی و کاربران آن است. نتایج این مقاله نیز نشان میدهد که رویکرد قانونگذاران و برنامهریزان در ایران، شهروندان این فضا را نیازمند برخوردهای پلیسی و اعمال محدودیتها برای محفوظ ماندن از آسیبهای آن میداند در حالی که این مقاله پیشنهاد میدهد در عین نداشتن نگاه خوش باورانه به فضای مجازی، باید با نگاهی واقع بینانه و معتدل، توسعه فرهنگ شهروندی مجازی را به طور جدی مورد توجه قرار داد. این امر خود منجر به توسعه کاربردهای مثبت تر این فضا خواهد شد.
واژگان کلیدی: فضای مجازی، شهروند، شهروندی مجازی، قانون برنامه پنجم توسعه، قانون جرایم رایانهای، ایران
«علم کارخانه نیست که از قبل برایش تعیین کرد که بعد از 5 سال میبایست به نقطه A یا بعد از 10 سال به نقطه B برسد. ممکن است یک استاد 10 سال مقاله منتشر نکند اما بعد از این مدت مقالهای 20 صفحهای منتشر کند که سرنوشت یک علم را دگرگون کند». این جمله دکتر اباذری را بگذارید کنار فرمی که اخیرا وزارت علوم برای امتیازدهی به پژوهشهای داوطلبان دکترا منتشر کرده است. فرمی که در آن بالاترین امتیاز دربخش پژوهش متعلق به چاپ مقاله ISI است.
شاید دلیل اصلی تعیین چنین معیارهایی، انتقاداتی باشد که طی این سالها به سیستم گزینش سلیقهای دانشجویان دکترا وارد میشد. ضمن آنکه نمیتوان انکار کرد که وجود معیارهای کمی از نبود هیچ معیاری بهتر است اما در چنین شرایطی این سوال مطرح می شود که این فهرست چقدر به داوطلب برای مطالعه منابع کتابی مهم و ارزشمند رشته اش انگیزه میدهد؟ یادم میاید دکتر اباذری سر یکی از کلاسها تعبیر پای بندی به کتاب را مطرح کرد. مسلم است که این تعبیر بار معنایی متفاوتی از "خواندن" صرف یک کتاب دارد. انسان وقتی به چیزی پای بند می شود به معنای آن است که نه تنها با آن ارتباط برقرار میکند که این ارتباط عمیق، پیوسته و همراه با درکی متقابل (!) است. مخاطب توجهاش را به کتاب میدهد و کتاب دنیای متفاوتی را به او عرضه می کند. ارتباطی که در آن مخاطب و کتاب به سکوت هم، به حرفهای هم، به تفکرات و انتقادات هم گوش می سبارند. احتمالا نتایج پای بندی به کتاب همان است که در نقل قول اول آوردم: دگرگون کردن سرنوشت یک علم. موضوعی که به نظر می رسد فهرست وزارت علوم ارزشی برای آن قائل نشده است.
به لطف دوستان که تازگیها مدتی بعد از همایشها فایل صوتی، پاورپوینت و گزارشهای مکتوب آن را منتشر میکنند کار ما هم راحت تر شده و فقط چند نکته ای در حاشیه نشست ها می نویسیم. این چند نکته هم در حاشیه شبکه های اجتماعی و زندگی روزمره است:
1- علی رغم تاخیر نیم ساعته همایش، زحمات انجمن علمی دانشجویی مطالعات فرهنگی و رسانه به خاطر برگزاری آن واقعا جای قدردانی دارد.
2- به نظرم "زندگی روزمره" در عنوان این همایش زیادی بود. هیچ کس به این مفهوم نپرداخت و تعریفی ارائه نشد و اساسا حتی توضیح کوتاهی هم داده نشد که چرا ارتباط این مفهوم و شبکه اجتماعی قرار است تحلیل شود؟ چرا طراحی پنل ها اینطوری است؟ و ارتباط این پنلها و پایان نامه ها با عنوان اصلی همایش چیست؟ شاید بهتر بود دبیر همایش کمی توضیح می داد تا انسجام مطلب از سوی مخاطب درک شود.
3- به طور کلی پنلهای دانشجویی جالب تر از پنل اساتید بود (البته این نقل قول یکی از دوستان است). سخنرانی آقای پوری به دلیل ارائه برخی آمارها از جمله افزایش سن کاربران شبکه های اجتماعی در رده های سنی سالمندان برایم جالب بود. ایشان نتیجه گرفتند که این موضوع شکاف نسل ها را از میان می برد اما چون جزئیات این آمار ارائه نشد تصمیم دارم حتما اصل آمارها را پیدا کنم. کار آقای اکبری تبار برایم جدید و متفاوت بود. کار آقای رحمتی هم از معدود سخنرانی هایی بود که ادعایی در خود داشت. تلاش ایشان در فهماندن موضوع به مخاطب و در واقع نحوه ارائه ایشان قابل توجه بود. سخنرانی آقای شاقاسمی هم که یک دفعه خارج از لیست ارائه شد مرا یاد شیرینی های نداده ایشان از جمله شیرینی همین پایان نامه ای که خلاصه اش را ارائه کردند انداخت.
4- نکات دکتر عبداللهیان در مورد نمونه گیری آنلاین اگرچه برایم جدید نبود و در زمان دفاع پایان نامه ارشد بعضی دوستان منسوخ شدن فرمول کوکران را شنیده بودم اما نمی دانم این موضوع که توضیح آن در انتها بسیار پیچیده شده بود در چه منبعی قابل دسترس است و ممنون می شوم اگر کسی می داند به من هم بگوید. خودم در جایی ندیدم.
۵- برخی زمینه های پیشنهادی آقای بهزاد دوران برای تحقیق در حوزه شبکه های اجتماعی (تیتروار) عبارت بودند از بهداشت و سلامت، آموزش، زبان، امنیت ملی، اخلاق، فلسفه رسانه، چیستی شبکه ها و الگوهای کاربری شبکه (در مقابل کارهایی که صرفا به تاثیر، کارکرد و محتوا می پردازد)، سکند لایف و سایبورگی شدن، ویکی، همچنین زنان، کودکان، سالمندان، افراد دچار ناتوانی، انقلاب های اجتماعی، موضوعات حقوقی و اخلاقی، مدیریت و اقتصاد بودند اما من دوتا ایده دیگر به ذهنم رسید که مطرح نشد. کشف ایده های جدید هم از خصایص مثبت چنین نشست هایی است.
۶- دیدن یک دوست و همکار قدیمی از محاسن این همایش بود. دیدن دوستان مجازی که تو آنها را می شناسی ولی آنها تو را نمی شناسند هم یک احساس دلپذیر شبیه "invisible" بودن به انسان می دهد...
7- یک تاسف عمیق هم دارم نسبت به وضعی که ایجاد شده که برای کار کردن روی یک موضوع علمی باید مدام عذرخواهی کنیم. مدام تصریح و تاکید کنیم که همایش علمی است نه سیاسی.
مشخصات وب
پیوندها
پیوندهای روزانه
آرشیو وب
- اردیبهشت ۱۴۰۲
- فروردین ۱۴۰۲
- اسفند ۱۴۰۱
- بهمن ۱۴۰۱
- دی ۱۴۰۱
- آذر ۱۴۰۱
- آبان ۱۴۰۱
- مهر ۱۴۰۱
- فروردین ۱۴۰۱
- اردیبهشت ۱۴۰۰
- خرداد ۱۳۹۸
- فروردین ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- اردیبهشت ۱۳۹۷
- فروردین ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- اردیبهشت ۱۳۹۶
- فروردین ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۵
- فروردین ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- اردیبهشت ۱۳۹۴
- فروردین ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۳
- اردیبهشت ۱۳۹۳
- بهمن ۱۳۹۲
- دی ۱۳۹۲
- آذر ۱۳۹۲
- شهریور ۱۳۹۲
- فروردین ۱۳۹۲
- آرشيو